جمعه 19 خرداد 1402
جمعه 19 خرداد 1402
صفحه اصلی
مراجع وضع
دستگاه های اجرایی
گروه های موضوعی
اخبار معاونت
حوزه نشر
حوزه نرم افزاری
اخبار توسعه ای و ترویجی معاونت
کتابخانه
ترمینولوژی حقوقی
فرهنگ لغات حقوقی
مجموعه برنامه های پنج ساله و بودجه های سنواتی کل کشور
در آیینه قوانین و مقررات
درباره ما
معرفی سامانه ملی قوانین و مقررات
معرفی رایانامه حقوقی
معرفی کتابخانه دیجیتال قوانین و مقررات
معرفی نرمافزار رایگان قانون اساسی و منشور حقوق شهروندی
معرفی معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات
معرفی لوح جامع قوانین و مقررات
تماس با ما
پیوندها
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
سایت ریاست جمهوری
سایت معاونت حقوقی رییس جمهور
پایگاه اطلاع رسانی دولت
سایت روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران
سامانه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات
جستجو
فروشگاه
انتشارات
کد خبر:4665
تاریخ خبر:پنجشنبه 11 دی 1348 - 03:30
نسخه چاپی
قانون شوراهاي حل اختلاف
قانون شوراهاي حل اختلاف مصوب 16/9/1394 كميسيون قضايي و حقوقي مجلس شوراي اسلامي (آزمايشي به مدت 3 سال) ماده 1- به منظور حل اختلاف و صلح و سازش بين اشخاص حقيقي و حقوقي غيردولتي، شوراهاي حل اختلاف كه در اين قانون بهاختصار «شورا» ناميده ميشوند، تحت نظارت قوهقضاييه و با شرايط مقرر در اين قانون تشكيل ميگردد. تبصره – تعيين محدوده فعاليت جغرافيايي شورا در هر حوزه قضايي به عهده رييس همان حوزه قضايي ميباشد. ماده 2- شوراهاي حل اختلاف در شهرها و در صورت لزوم در روستاها به تعداد لازم تشكيل ميگردد. تبصره – رييس قوهقضاييه ميتواند براي رسيدگي به امور خاص به ترتيب مقرر در©23© اين قانون شوراهاي تخصصي تشكيل دهد. ماده 3- هر شورا داراي رييس، دو نفر عضو اصلي و يك نفر عضو عليالبدل است و در صورت نياز ميتواند براي انجام وظايف خود داراي مسؤول دفتر باشد كه توسط رييس حوزه قضايي مربوط پيشنهاد و ابلاغ آن از سوي رييس كل دادگستري استان يا معاون ذيربط وي صادر ميشود©11©. ماده 4- در هر حوزه قضايي يك يا چند نفر قاضي دادگستري كه قاضي شورا ناميده ميشوند، مطابق مقررات اين قانون انجام وظيفه مينمايند. تبصره 1- قوهقضاييه ميتواند براي تأمين قضات شورا از ميان قضات شاغل يا بازنشسته استفاده نمايد. تبصره 2- مركز امور شوراها ميتواند از قضات شورا به صورت تماموقت يا پارهوقت استفاده نمايد. تبصره 3- رييس قوهقضاييه ميتواند يك قاضي را براي چند شورا تعيين كند. ماده 5- حكم انتصاب قاضي شورا توسط رييس قوهقضاييه و حكم انتصاب هر يك از اعضاي شورا پس از احراز شرايط مقرر در اين قانون، با پيشنهاد رييس كل دادگستري توسط رييس مركز امور شوراها صادر ميشود. ماده 6- اعضاي شورا بايد داراي شرايط زير باشند: الف- متدين به دين مبين اسلام؛ ب – تابعيت جمهوري اسلامي ايران؛ پ - التزام عملي به قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و ولايت مطلقه فقيه؛ ت – حسن شهرت به امانت و ديانت و صحت عمل؛ ث - عدم استفاده از مشروبات الكلي و عدم اعتياد به مواد مخدر يا روانگردان؛ ج - حداقل سي سال سن تمام؛ چ – كارت پايان خدمت وظيفه عمومي يا معافيت از آن براي مشمولان؛ ح – حداقل مدرك كارشناسي يا مدرك حوزوي معادل براي تمام اعضاي شوراي حل اختلاف شهر و در شوراي روستا سواد خواندن و نوشتن و ترجيحاً داشتن ديپلم و بالاتر؛ خ – متأهل بودن؛ د – سابقه سكونت در حوزه شورا حداقل به مدت شش ماه و تداوم سكونت پس از عضويت©25©؛ ذ – نداشتن سابقه محكوميت مؤثر كيفري و عدم محروميت از حقوق اجتماعي؛ تبصره 1- براي عضويت در شورا دارندگان مدرك دانشگاهي يا حوزوي در رشتههاي©12© حقوق قضايي يا الهيات با گرايش فقه و مباني حقوق اسلامي در اولويت هستند و حداقل يك نفر از اعضاي شوراي حل اختلاف شهر بايد از ميان دارندگان مدارك تحصيلي فوق باشد. تبصره 2- افرادي كه پيش از لازمالاجرا شدن اين قانون به عضويت شوراها در آمدهاند در صورت نداشتن شرايط موضوع بندهاي (ح) و (خ) ادامه عضويتشان بلامانع است. تبصره 3- رييس قوهقضاييه ميتواند براي صلح و سازش در دعاوي و شكايات©26© اقليتهاي ديني موضوع اصل سيزدهم (13) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، شوراي حل اختلاف خاص آنان تشكيل دهد. اعضاي اين شورا بايد متدين به دين خود باشند. تبصره 4- اعضاي شورا قبل از شروع به كار مكلفند مطابق سوگندنامهاي كه توسط رييس قوهقضاييه تهيه و تصويب ميشود، سوگند ياد نمايند. ماده 7- قضات، كاركنان دادگستري، وكلا و مشاوران حقوقي، كارشناسان رسمي دادگستري و كاركنان نيروهاي نظامي و انتظامي جمهوري اسلامي ايران و نيروهاي اطلاعاتي تا زماني كه در سمتهاي شغلي خود هستند حق عضويت در شورا را ندارند. ماده 8- در موارد زير شوراها با تراضي طرفين براي صلح و سازش اقدام مينمايند. الف – كليه امور مدني و حقوقي؛ ب – كليه جرايم قابل گذشت؛ پ – جنبه خصوصي جرايم غير قابل گذشت؛ تبصره – در صورتي كه رسيدگي شورا با درخواست يكي از طرفين صورت پذيرد و طرف ديگر تا پايان جلسه اول عدم تمايل خود را براي رسيدگي در شورا اعلام نمايد، شورا درخواست را بايگاني و طرفين را به مرجع صالح راهنمايي مينمايد. ماده 9- در موارد زير، قاضي شورا با مشورت اعضاي شورا رسيدگي و مبادرت به صدور رأي مينمايد: الف – دعاوي مالي راجع به اموال منقول تا نصاب دويست ميليون (000/000/200) ريال به جز مواردي كه در تاريخ لازمالاجرا شدن اين قانون در دادگستري مطرح ميباشند©13©؛ ب – تمامي دعاوي مربوط به تخليه عين مستأجره به جز دعاوي مربوط به سرقفلي و حق كسب و پيشه؛ پ – دعاوي تعديل اجاره بها به شرطي كه در رابطه استيجاري اختلافي وجود نداشته باشد؛ ت – صدور گواهي حصر وراثت، تحرير تركه، مهر و موم تركه و رفع آن؛ ث – ادعاي اعسار از پرداخت محكومبه در صورتي كه شورا نسبت به اصل دعوي رسيدگي كرده باشد؛ ج – دعاوي خانواده راجع به جهيزيه، مهريه و نفقه تا نصاب مقرر در بند (الف) در صورتي كه مشمول ماده (29) قانون حمايت خانواده مصوب 1/12/1391 نباشند؛ چ – تأمين دليل؛ ح – جرايم تعزيري كه صرفاً مستوجب مجازات جزاي نقدي درجه هشت باشد. تبصره 1- بهاي خواسته بر اساس نرخ واقعي آن تعيين ميگردد، چنانچه نسبت به بهاي خواسته بين اصحاب دعوي اختلاف حاصل شود و اختلاف مؤثر در صلاحيت شورا باشد، يا قاضي شورا نسبت به آن ترديد كند قبل از شروع رسيدگي رأساً يا با جلب نظر كارشناس، بهاي خواسته را تعيين ميكند. تبصره 2- شوراي حل اختلاف مجاز به صدور حكم شلاق و حبس نميباشد. تبصره 3- صلاحيت شوراهاي حل اختلاف روستا مستقر در روستا صرفاً صلح و سازش ميباشد. ماده 10- دعاوي زير حتي با توافق طرفين قابل طرح در شورا نيست: الف – اختلاف در اصل نكاح، اصل طلاق، فسخ نكاح، رجوع، نسب؛ ب – اختلاف در اصل وقفيت، وصيت، توليت؛ پ – دعاوي راجع به حجر و ورشكستگي؛ ت – دعاوي راجع به اموال عمومي و دولتي؛ ث – اموري كه به موجب قوانين ديگر در صلاحيت مراجع اختصاصي يا مراجع قضايي غير دادگستري ميباشد.©14© ماده 11- در كليه اختلافات و دعاوي خانوادگي و ساير دعاوي مدني و جرايم قابلگذشت، مرجع قضايي رسيدگيكننده ميتواند با توجه به كيفيت دعوي يا اختلاف و امكان حل و فصل آن از طريق صلح و سازش، فقط يكبار براي مدت حداكثر سه ماه موضوع را به شورا ارجاع نمايد. تبصره – در اجراي اين ماده، شوراها مكلفند براي حل و فصل دعوي يا اختلاف و ايجاد صلح و سازش تلاش كنند و نتيجه را اعم از حصول يا عدم حصول سازش در مهلت تعيين شده براي تنظيم گزارش اصلاحي يا ادامه رسيدگي به طور مستند به مرجع قضايي©43© ارجاعكننده اعلام نمايند. ماده 12- شوراها بايد اقدامات لازم را براي حفظ اموال اشخاص صغير، مجنون و غيررشيد كه فاقد ولي يا قيّم باشند و غايب مفقودالاثر، همچنين ماترك متوفاي بلاوارث و اموال مجهولالمالك به عمل آورند و بلافاصله مراتب را به مراجع صالح اعلام كنند. شوراها حق دخل و تصرف در هيج يك از اموال مذكور را ندارند. ماده 13- در صورت اختلاف در صلاحيت محلي شوراها به ترتيب زير اقدام ميشود: الف – در مورد شوراهاي واقع در يك حوزه قضايي، حل اختلاف با شعبه اول دادگاه عمومي همان حوزه است. ب – در مورد شوراهاي واقع در حوزههاي قضايي شهرستانهاي يك استان، حل اختلاف با شعبه اول دادگاه عمومي حوزه قضايي شهرستان مركز استان است. پ - در مورد شوراهاي واقع در دو استان، حل اختلاف با شعبه اول دادگاه عمومي شهرستان مركز استاني است كه ابتدائاً به صلاحيت شوراي واقع در آن استان اظهارنظر شده است. ماده 14- در صورت بروز اختلاف در صلاحيت شوراي حل اختلاف با ساير مراجع غير دادگستري در يك حوزه قضايي، حل اختلاف با شعبه اول دادگاه عمومي حوزه قضايي©44© مربوط است و در حوزههاي قضايي مختلف يك استان، حل اختلاف با شعبه اول دادگاه عمومي شهرستان مركز همان استان است. در صورت بروز اختلاف شوراهاي حل اختلاف با مراجع غير دادگستري واقع در حوزه دو استان، به ترتيب مقرر در بند (پ) ماده (13) اين©15© قانون عمل ميشود. ماده 15- در صورت بروز اختلاف در صلاحيت بين شوراي حل اختلاف با مرجع قضايي، نظر مرجع قضايي لازمالاتباع است. ماده 16- رسيدگي شوراها با درخواست كتبي يا شفاهي به عمل ميآيد درخواست شفاهي در صورتمجلس قيد و به امضاي خواهان يا متقاضي ميرسد. ماده 17- درخواست رسيدگي متضمن موارد زير است: الف – نام و نام خانوادگي، مشخصات و نشاني طرفين دعوي؛ ب – موضوع خواسته و همچنين تقويم آن در امور مالي؛ پ – موضوع درخواست يا اتهام؛ ت – دلايل و مستندات درخواست يا شكايت. ماده 18- رسيدگي قاضي شورا از حيث اصول و قواعد، تابع مقررات قوانين آييندادرسي مدني و كيفري است. تبصره 1- اصول و قواعد حاكم بر رسيدگي شامل مقررات ناظر به صلاحيت، حق دفاع، حضور در دادرسي، رسيدگي به دلايل و مانند آن است. تبصره 2- مقررات ناظر به صدور رأي، واخواهي، تجديدنظر و هزينه دادرسي، از حكم مقرر در اين ماده مستثني و تابع اين قانون است. ماده 19- رسيدگي شورا تابع تشريفات آييندادرسي مدني نيست. تبصره 1- منظور از تشريفات در اين ماده، مقررات ناظر به شرايط شكلي دادخواست، نحوه ابلاغ، تعيين اوقات رسيدگي، جلسه دادرسي و مانند آن است. تبصره 2- چنانچه خوانده با دعوت شورا در جلسه رسيدگي حاضر نشود و يا لايحهاي ارسال نكند و اين دعوت مطابق مقررات آييندادرسي مدني راجع به ابلاغ نباشد، شورا مكلف است او را با ارسال اخطاريه دعوت كند. ماده 20- طرفين ميتوانند شخصاً در شورا حضور يافته يا از وكيل دادگستري استفاده نمايند. ماده 21- در مواردي كه دعواي طاري يا مرتبط با دعواي اصلي از صلاحيت ذاتي©16© شورا خارج باشد، رسيدگي به هر دو دعوي در مرجع قضايي صالح به عمل ميآيد. ماده 22- شوراي حل اختلاف علاوه بر رسيدگي به دلايل طرفين ميتواند تحقيق محلي، معاينه محل، تأمين دليل را نيز با ارجاع قاضي يا رييس شورا توسط يكي از اعضاء به عمل آورد. ماده 23- هزينه رسيدگي شوراي حل اختلاف در كليه مراحل، در دعاوي كيفري و غيرمالي معادل هزينه دادرسي در محاكم دادگستري و در دعاوي مالي معادل پنجاه درصد (50%) آن است. رسيدگي به دعاوي مشمول ماده (8) اين قانون بدون هزينهدادرسي است. درآمد حاصل از هزينه دادرسي، جريمههاي قانوني و نيمعشر اجراي آراي موضوع اين قانون و ساير موارد قانوني به خزانهداري كل كشور واريز و صد درصد (100%) مبلغ واريزي از محل اعتبار خاصي كه به همين منظور هر ساله در قانون بودجه كل كشور منظور ميشود به شوراها اختصاص و پرداخت ميشود تا به صورت كمك در موارد زير هزينه گردد:©56© الف - پرداخت پاداش به اعضا و كاركنان شوراها؛ ب - هزينه تعميرات و تجهيزات و هزينههاي اداري مركز امور شوراها؛ پ - بيمه تأمين اجتماعي كاركنان و اعضاي شورا؛ تبصره- رييس قوهقضاييه ميتواند از منابع موضوع اين ماده براي پرداخت پاداش به قضات بازنشسته كه در اجراي اين قانون فعاليت ميكنند، اختصاص دهد. ماده 24- در صورت حصول سازش ميان طرفين، چنانچه موضوع در صلاحيت شورا باشد گزارش اصلاحي صادر و پس از تأييد قاضي شورا به طرفين ابلاغ ميشود، در غير اينصورت موضوع سازش و شرايط آن به ترتيبي كه واقع شده است در صورتمجلس منعكس و مراتب به مرجع قضايي صالح اعلام ميشود. ماده 25- رأي صادره از سوي قاضي شورا حضوري است، مگر اينكه محكومعليه يا وكيل او در هيچ يك از جلسات رسيدگي حاضر نشده و يا بهطور كتبي نيز دفاع ننموده باشد. ماده 26- محكومعليه غايب حق دارد مطابق قانون آييندادرسي مدني به رأي غيابي©17© اعتراض كند. ماده 27- تمام آراي صادره موضوع ماده (9) اين قانون ظرف مدت بيست روز از تاريخ ابلاغ قابل تجديدنظرخواهي ميباشد. مرجع تجديدنظر از آراي قاضي شورا حسب مورد، دادگاه عمومي حقوقي يا كيفري دو همان حوزه قضايي ميباشد. چنانچه مرجع تجديدنظر آراي صادره را نقض نمايد، رأساً مبادرت به صدور رأي ميكند. اين رأي قطعي است و اگر رسيدگي به موضوع در صلاحيت مرجع ديگري باشد، پرونده را به مرجع صالح ارسال ميكند. تبصره 1- گزارش اصلاحي شورا قابل اعتراض نميباشد و قطعي است. تبصره 2- هرگاه رأي مرجع تجديدنظر در مقام رد صلاحيت شورا باشد رسيدگي ماهوي انجام و رأي اخير به عنوان رأي شعبه بدوي تلقي و حسب مورد مطابق مقررات آييندادرسي مدني و كيفري قابل تجديدنظر است. تبصره 3- هزينه دادرسي رسيدگي در مراحل تجديدنظر خواهي حسب مورد بر اساس هزينه دادرسي طرح دعوي در آن مرجع است. ماده 28- هرگاه در تنظيم يا نوشتن رأي سهو قلم رخ بدهد مانند از قلم افتادن كلمهاي يا اضافه شدن آن و يا اشتباه در محاسبه صورت گرفته باشد تا وقتي كه نسبت به آراي مذكور اعتراض نشده است، قاضي شورا رأساً يا با درخواست ذينفع رأي را تصحيح ميكند و رأي تصحيح شده به طرفين ابلاغ ميشود. تسليم رونوشت رأي اصلي بدون رأي تصحيح شده ممنوع است. ماده 29- اجراي آراي قطعي در امور مدني به درخواست ذينفع و با دستور قاضي شورا پس از صدور برگه اجراييه مطابق مقررات مربوط به اجراي احكام مدني و اجراي احكام قطعي در امور كيفري طبق مقررات آييندادرسي كيفري توسط قاضي واحد اجراي احكام شوراي حل اختلاف محل به عمل ميآيد. تبصره- گزارشهاي اصلاحي تنظيم شده توسط شوراي حل اختلاف به دستور قاضي شورا توسط واحد اجراي احكام شوراي حل اختلاف اجراء ميشود. ماده 30- چنانچه محكومعليه، محكومبه را پرداخت نكند و اموالي از وي به دست©18© نيايد، با تقاضاي ذينفع و دستور قاضي شورا مراتب جهت اعمال قانون نحوه اجراي محكوميتهاي مالي به واحد اجراي احكام شوراي حل اختلاف اعلام ميشود. ماده 31- عضويت در شورا افتخاري است. قوهقضاييه به تناسب فعاليت و ميزان همكاري قضات، اعضا و كاركنان شورا پاداش مناسب پرداخت ميكند. درخصوص اعضا و كاركنان تماموقت نيز با رعايت حداقل پرداخت حقوق مطابق قانون كار پاداش پرداخت مينمايد. ماده 32- در صورت فوت يا استعفاء يا عزل اعضاي شورا، عضو عليالبدل با دعوت رييس حوزه قضايي جايگزين عضو مذكور ميشود. تبصره – در غياب عضو شورا، با دعوت رييس شورا، عضو عليالبدل عهدهدار وظيفه وي ميباشد. ماده 33- چنانچه اعضا يا كاركنان شورا در انجام وظايف قانوني خود مرتكب تخلف شوند و يا حضور و مشاركت مناسب در جلسات شورا نداشته باشند يا شرايط عضويت در شورا را از دست بدهند، رييس حوزه قضايي مراتب را مستنداً جهت رسيدگي به هيأت رسيدگيكننده به تخلفات اعضا و كاركنان شورا موضوع ماده (34) اين قانون اعلام ميكند. ماده 34- هيأت رسيدگيكننده به تخلفات اعضاي شورا مركب از يك نفر قاضي با انتخاب رييس كل دادگستري استان و رييس شوراي حل اختلاف استان و مسؤول حفاظت و اطلاعات دادگستري استان ميباشد. تبصره- رييس قوهقضاييه هيأت ياد شده را براي مدت سه سال منصوب ميكند و انتخاب مجدد آنان بلامانع است. ماده 35- تخلفات اعضا و كاركنان شورا به قرار زير است: الف- اعمال و رفتار خلاف شؤون شغلي يا عضويت©62©؛ ب- عدم رعايت قوانين و مقررات مربوط؛ پ- ايجاد نارضايتي در ارباب رجوع يا انجام ندادن يا تأخير در انجام وظايف قانوني بدون دليل؛ ت – تبعيض يا اعمال غرض يا برقراري روابط خارج از عرف اداري با اشخاص©19© مراجعهكننده؛ ث- ترك خدمت در خلال ساعات موظف اداري بدون مجوز؛ ج- غيبت غيرموجه، تكرار در تأخير ورود به محل كار يا تكرار در تعجيل خروج از آن بدون كسب مجوز؛ چ- كمكاري يا سهلانگاري در انجام وظايف محولشده؛ ح- عدم رعايت حجاب اسلامي؛ خ- عدم رعايت شؤون و شعائر اسلامي؛ د- اخذ هرگونه وجه، مال يا امتياز منغيرحق؛ ذ- تسامح در حفظ اموال و اسناد و ايراد خسارت به اموال بيتالمال؛ ر- ارايه گواهي يا گزارش خلاف در امور مربوط به شورا؛ ز- تسليم مدارك به اشخاصي كه حق دريافت آن را ندارند يا خودداري از تسليم مدارك به اشخاصي كه حق دريافت آن را دارند؛ ژ- اعتياد به مواد مخدر يا روانگردان و استعمال آنها؛ س- غيبت غيرموجه به صورت متناوب يا متوالي تا چهار جلسه براي اعضا و چهار روز براي كاركنان در طول ماه؛ ش- كارشكني، شايعه پراكني، وادار ساختن و تحريك ديگران به كارشكني يا كمكاري و يا اعمال فشارهاي فردي براي تحصيل مقاصد غيرقانوني؛ ص- عضويت در يكي از فرقههاي ضاله كه مباني آن از نظر اسلام مردود شناخته شده است؛ ض- عضويت در سازمانهايي كه مرامنامه يا اساسنامه آنها مبتني بر نفي اديان الهي است يا طرفداري و فعاليت به نفع آنها©63©. ماده 36- چنانچه هيأت رسيدگيكننده بدوي پس از دعوت از عضو يا كاركنان شورا و شنيدن اظهارات و دفاعيات آنها تخلف آنان را احراز نمايد به تناسب عمل ارتكابي در مورد ارتكاب به تخلفات پيشبيني شده در بندهاي (الف) تا (خ) ماده (35) براي بار اول و دوم مرتكب را به يكي از مجازاتهاي رديف (الف) تا (پ) اين ماده و در مورد تخلفات©20© پيشبيني شده در بندهاي (د) تا (ض) ماده (35) و تكرار تخلفات بندهاي (الف) تا (خ) در بار سوم، مرتكب را به يكي از مجازاتهاي پيشبيني شده در بندهاي (ت) و يا (ث) اين ماده به شرح زير محكوم ميكند: الف- اخطار كتبي بدون درج در پرونده؛ ب- توبيخ كتبي با درج در پرونده؛ پ- كسر پاداش تا يكسوم به مدت يك ماه تا يكسال؛ ت- محروميت از كار در شورا از يك ماه تا يك سال؛ ث- محروميت دائمي از كار در شورا؛ ماده 37- آراي صادره از هيأت بدوي در مورد مجازاتهاي مقرر در بندهاي (الف) تا (پ) ماده (36) قطعي و در مورد بندهاي (ت) و (ث) آن ماده ظرف مدت بيست روز پس از ابلاغ قابل تجديدنظر در هيأت تجديدنظر رسيدگيكننده به تخلفات اعضاء و كاركنان شورا است. اين هيأت مركب از سه عضو اصلي و يك عضو عليالبدل است كه از بين قضات داراي پايه (9) قضايي يا بالاتر با ابلاغ رييس قوهقضاييه براي مدت سه سال منصوب ميشوند و انتصاب مجدد آنها بلامانع است. تبصره- هيأت موضوع اين ماده در مركز امور شوراها تشكيل ميشود، در صورت ضرورت با پيشنهاد رييس امور شوراها تشكيل آن در مراكز استانها نيز بلامانع است. ماده 38- چنانچه اعضاي شورا در مقابل دريافت وجه يا سند پرداخت وجه يا مال يا ارايه خدمت به نفع يكي از طرفين اظهارنظر كنند، به مجازات بزه موضوع ماده (588) قانون مجازات اسلامي (كتاب پنجم- تعزيرات مصوب 2/3/1375) محكوم ميشوند. ماده 39- چنانچه قاضي شورا در انجام وظايف قانوني مربوط به شورا، مرتكب تخلف شود، مراتب توسط رييس حوزه قضايي يا هيأت موضوع ماده (34) اين قانون به دادسراي انتظامي قضات اعلام ميشود تا مطابق مقررات مربوط به تخلفات و جرايم قضات رسيدگي شود. ماده 40- چنانچه اعضاي شورا در آزمون استخدام قضات، وكالت دادگستري، مشاور حقوقي يا كارشناس رسمي دادگستري پذيرفته شوند و حداقل سه سال سابقه همكاري با شورا داشته باشند و حسن سابقه آنان به تأييد رييس كل دادگستري استان برسد مدت©21© كارآموزي آنان به نصف تقليل مييابد. تبصره- در صورت شركت اعضاء و كاركنان شوراهاي حل اختلاف موضوع اين ماده در آزمونهاي استخدام اداري دادگستري از بيست درصد (20%) سهميه استخدام برخوردار و مدت خدمت آنان با تأييد رييس شوراي حل اختلاف استان از شرايط سني كسر و همچنين اين مدت در صورت وجود سابقه قبلي مبني بر پرداخت حق بيمه مطابق مقررات مربوطه، جزء سنوات خدمت آنان محسوب ميشود. ماده 41- پروندههايي كه تا زمان اجراي اين قانون منتهي به اتخاذ تصميم نشده باشد، با رعايت مقررات اين قانون در شوراها رسيدگي و نسبت به آنها اتخاذ تصميم ميشود. ماده 42- در مواردي كه شورا به عنوان داور مورد توافق طرفين به دعاوي و اختلافات رسيدگي ميكند، رعايت مقررات مربوط به داوري مطابق قانون آييندادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب در امور مدني الزامي است. ماده 43- جهت تقويت و توسعه شوراها، وزارتخانهها و سازمانها و نهادهاي دولتي و عمومي و قضايي، ملزم به همكاري با اين نهاد، به ويژه تأمين و تخصيص نيروي اداري و قضايي لازم از طريق مأمور به خدمت شدن كاركنان دولت در شوراها هستند. ماده 44- رييس قوهقضاييه ميتواند حسب نياز، سالانه تعدادي از كارآموزان قضايي را به عنوان قاضي شورا تعيين نمايد و نقل و انتقال آنان مطابق نقل و انتقال قضات ميباشد. ماده 45- دولت مكلف است هر ساله بودجه مورد نياز شوراها را بر اساس بودجه پيشنهادي قوهقضاييه در قالب رديف مستقل پيشبيني كند. تأمين امكانات اداري و تجهيزات و مكان و امور مالي و پشتيباني شوراها به عهده قوهقضاييه است. ماده 46- آييننامه اجرايي اين قانون ظرف مدت سه ماه از تاريخ تصويب آن، توسط وزير دادگستري با همكاري مركز امور شوراها تهيه ميشود و به تصويب رييس قوهقضاييه ميرسد©22©.
دسته بندی ها
ارسال دیدگاه ها
پیغام شما با موفقیت ارسال شد
فرستنده
پست الکترونیک
ارسال یادداشت
کاراکترهای باقی مانده : (
1000
) حرف
کد امنیتی
ارسال
در حال بارگزاری
اخبار مرتبط
قانون آيين دادرسي كيفري
قانون مجازات اسلامي
قانون رسيدگي به تخلفات اداري
قانون اجراي احكام مدني
قانون نحوه اجراي محكوميتهاي مالي
قانون شوراهاي حل اختلاف
آييننامه راهنمايي و رانندگي
آييننامه كميسيون عفو و تخفيف مجازات محكومين
آيين نامه اجرايي نحوه صدور و تمديد پروانه كسب
منشور حقوق شهروندي