چهارشنبه 17 خرداد 1402
چهارشنبه 17 خرداد 1402
صفحه اصلی
مراجع وضع
دستگاه های اجرایی
گروه های موضوعی
اخبار معاونت
حوزه نشر
حوزه نرم افزاری
اخبار توسعه ای و ترویجی معاونت
کتابخانه
ترمینولوژی حقوقی
فرهنگ لغات حقوقی
مجموعه برنامه های پنج ساله و بودجه های سنواتی کل کشور
در آیینه قوانین و مقررات
درباره ما
معرفی سامانه ملی قوانین و مقررات
معرفی رایانامه حقوقی
معرفی کتابخانه دیجیتال قوانین و مقررات
معرفی نرمافزار رایگان قانون اساسی و منشور حقوق شهروندی
معرفی معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات
معرفی لوح جامع قوانین و مقررات
تماس با ما
پیوندها
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
سایت ریاست جمهوری
سایت معاونت حقوقی رییس جمهور
پایگاه اطلاع رسانی دولت
سایت روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران
سامانه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات
جستجو
فروشگاه
انتشارات
کد خبر:3030
تاریخ خبر:سه شنبه 21 خرداد 1398
نسخه چاپی
رأی شماره 157 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
موضوع: ابطال آییننامه داخلی شورای شهر کرج مورخ 1392/6/16
تاریخ دادنامه: 10 / 2 / 1398 شماره دادنامه: 157 شماره پرونده: 96 / 1463
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: آقای آرش ارشد
موضوع شکایت و خواسته: ابطال آییننامه داخلی شورای اسلامی شهر کرج مورخ 16 / 6 / 1392
گردشکار: آقای آرش ارشد به موجب دادخواستی ابطال آییننامه داخلی شورای اسلامی شهرکرج مورخ 16 / 6 / 1392 را خواستار شده و در جهت تبیین خواسته اعلام کرده است که:
«با عرض سلام و احترام به محضر مقام قضایی به اطلاع میرساند در حال حاضر شورای اسلامی شهر کرج بر اساس آیین نامهای اداره میشود که در تاریخ 16 / 6 / 1392 بهتصویب همان شورا رسیده است که این امر با قوانین اساسی و عادی ذیل مغایرت دارد:
اول آن که: طبق اصل 4 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قوانین باید بر اساس موازین اسلامی تنظیم گردند و در موازین اسلامی همواره مصرح و منجر بودن از ویژگیهای اصلی قانون است که متاسفانه در مانحن فیه موارد مکرر و متعددی از عدم رعایت قواعد اساسی فقه شیعه رعایت نگردیده است. به عنوان مثال در ماده 31 این آییننامه اشاره شده هرگاه حداقل هفت نفر از اعضای شورا (در حالی که در زمان شورای چهارم عده اعضاء 21 نفر و در حال حاضر در شورای پنجم این عده 13 نفر میباشد و قانون مصرح و منجر قانونی است که چنین مواردی را به صورتی کسری از عده کل اعضا اعلام نماید.
دوم آن که: به واسطه قاعده فقهی قبح عقاب بلا بیان هیچگاه نمی توان کسی را بهواسطه عملی که قبلاً جرم انگاری نشده است عقوبت نمود. در حالی که طبق همین آییننامه در ماده 31 (فوق الاشاره) ذکر شده «هرگاه 7 نفر از اعضاء به کیفیت اداره جلسات معترض باشند» در حالی که هیچ معیاری بر این کیفیت پیشبینی نشده است، «توجه مقام قضایی را به مهم جلب مینمایم که ممکن است هفت نفر عدم پذیرایی با چای را معیار کیفیت قلمداد کنند یا آن که هفت نفر توقع داشته باشند که در زمان اداره جلسه موزیک نواخته شود» لذا عدم صراحت انشاء و منجز نبودن آن این زمینه را فراهم میکند که اعضاء شورا در هر زمان با تشکیل یک گروه هفت نفره بتواند هیأت رئیسه شورا و کیان آن را متزلزل نمایند. از جهت دیگر اصل 7 قانون اساسی جمهوری اسلامی تصریح مینماید که طرز تشکیل و حدود اختیارات و وظایف شوراها را قانون اساسی و قوانین ناشی از آن تعیین میکند و در اصل 101 قانون اساسی نیز تصریح میشود حدود وظایف و اختیارات و نحوه انتخاب و نظارت شوراهای مذکور و سلسله مراتب آنها را که باید با رعایت اصول وحدت ملی و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی و تابعیت حکومت مرکزی باشد، قانون معین مینماید. لذا تا اینجا قانون اساسی جمهوری اسلامی هیچ صلاحیت ذاتی برای قانونگذاری در خصوص آییننامه داخلی به شوراهای اسلامی شهر اعطاء نکرده است.
سوم: باید به ماده 71 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران اشاره نمود که طی 33 مورد وظایف شوراهای اسلامی شهر را احصاء نموده که در هیچکدام آنها اشارهای به تصویب آییننامه داخلی نشده است.
چهارم آن که: آییننامه اجرایی تشکیلات، انتخابات داخلی و امور مالی شوراهای اسلامی شهرها مصوب 11 / 1 / 1378 نیز برای شوراهای شهرها صلاحیتی به عنوان تصویب آییننامه داخلی مستقل پیشبینی ننموده است و در نهایت به آییننامه داخلی شورا مصوب 3 / 2 / 1384 هیأت وزیران که مستند آن نزد مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی موجود میباشد ابلاغ شده که طی بیست و پنج ماده بوده و در آن نیز صلاحیت بازنگری، محلی سازی یا اختصاصی سازی آن توسط شوراهای اسلامی شهرهای دیگر پیشبینی نشده است.
در پایان ضمن آرزوی توفیق، از محضر مقام قضایی تقاضا دارد جهت احترام بهقانون اساسی، قوانین عادی و قواعد فقهی مورداشاره بدواً نسبت به صدور دستور موقت توقف اجرای آییننامه داخلی مورخ 16 / 6 / 1392 و صدور حکم بر ابطال آن و الزام شورای اسلامی شهر کرج به اجرای آییننامه داخلی مصوب هیأت وزیران در تاریخ 3 / 2 / 1384 نمایند.»
علیرغم ارسال نسخه ثانی شکایت و ضمائم آن برای طرف شکایت، تا زمان رسیدگی به پرونده در هیأت عمومی دیوان عدالت اداری هیچ پاسخی از طرف شکایت واصل نشده است.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ 10 / 2 / 1398 با حضور معاونین دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است.
رأی هیأت عمومی
طبق بند 9 ماده88 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران مصوب سال 1375 با اصلاحات و الحاقات بعدی، آییننامه سازمانی، تشکیلاتی و تعداد و نحوه تشکیل جلسات شوراها و امور مالی دبیرخانه کلیه شوراها و تعداد کارکنان آنها و هزینههای مربوط و هرگونه پرداختی به اعضای شوراها توسط شورای عالی استانها تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد. به کارگیری کارکنان و هرگونه پرداختی خارج از این آییننامه ممنوع میباشد. بنابراین آییننامه داخلی شورای اسلامی شهر کرج در سال 1392 مصوب شورای اسلامی شهر کرج مغایر قانون و خارج از حدود اختیارات است و مستند به بند 1 ماده 12 و ماده 88 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال 1392 ابطال میشود.
رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضایی دیوان عدالت اداری ـ مرتضی علی اشراقی
دسته بندی ها
ديوان عدالت اداري
شوراهای اسلامی شهر و روستا
اخبار آراء حقوقی
روزنامه رسمی-قوانین و مقررات
مجموعه اداری
ارسال دیدگاه ها
پیغام شما با موفقیت ارسال شد
فرستنده
پست الکترونیک
ارسال یادداشت
کاراکترهای باقی مانده : (
1000
) حرف
کد امنیتی
ارسال
در حال بارگزاری
اخبار مرتبط
رأی وحدت رویه شماره 784 هیأت عمومی دیوان عالی کشور
رای وحدت رویه شماره 807 هیات عمومی دیوان عالی کشور درخصوص لزوم رسیدگی به جرم تصرف عدوانی املاک و اراضی متعلق به اشخاص خصوصی به طور مستقیم در دادگاه کیفری 2
رای وحدت رویه شماره 790 هیات عمومی دیوان عالی کشور با موضوع پرداخت دیه از بیت المال در مواردی که مرتکب صدمه عمدی مادون قتل شناسایی نشده باشد
رای وحدت رویه شماره 810 هیات عمومی دیوان عالی کشور با موضوع استرداد مبیع به بایع به علت اعمال حق فسخ ناشی از عدم پرداخت ثمن حتی در صورت انتقال مبیع
رأی وحدت رویه شماره 806 هیأت عمومی دیوان عالی کشور درباره عدم مسؤولیت بیمهگر برای پرداخت خسارت بدنی به راننده مسبب حادثه فاقد گواهینامه رانندگی
رای شماره 2363 هیات عمومی دیوان عدالت اداری با موضوع ابطال نامه شماره 384/518/د-20 /9 /1392 دبیر شورای آموزش پزشکی عمومی (وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی)
رأی وحدت رویه شماره 804 هیأت عمومی دیوان عالی کشور درباره مسئولیت پزشک و پرستار در برابر جراحات ایجاد شده
رأی وحدت رویه شماره 771 هیأت عمومی دیوان عالی کشور
موضوع: نحوه مطالبه خسارت حق الوکاله توسط ادارات دولتی در مواردی که محکوم له واقع میشوند
رای شماره 1741 هیات عمومی دیوان عدالت اداری با موضوع نحوه احراز جانبازی رزمندگان فاقد صورت سانحه و مدارک بالینی توسط بنیاد شهید
رأی وحدت رویه شماره 805 هیأت عمومی دیوان عالی کشور درباره مجاز بودن تعیین وجه التزام بیشتر از شاخص تورم رسمی